یک جایی نوشته بودند : مرا ببخش که عشقت، مرا آدم حسودی کرده است.»
و چقدر راست می‌گفت.
حتی دلم نمی‌خواهد کسی جز من دم از انتظار برای آمدن تو بزند.
دلم می‌خواهد در دنیای کسانی که برای تو پرواز می‌کنند، فقط خودم باشم.
آنقدر روی این موضوع حساس شده‌ام که با کوچکترین چیز‌های این شکلی، بغض راه همه چیز را می‌بندد. دلم می‌خواهد محکم بگیرمت و به همه بگویم که من اسیر او هستم و لاغیر.
به دوستانت حسودی می‌کنم. به همکارانت حسودی می‌کنم. به هم‌دانشگاهی‌هایت حسودی می‌کنم. به کسانی که پیش تو هستند حسودی می‌کنم و حتی به کسانی که برای تو انتظار می‌کشند.
آخر اگر یادت باشد، روزی من هم همه‌ی این‌ها بودم.
هر چند که حالا چیزی هستم که هیچکس نیست و این خود دنیاییست خیال‌انگیز. چیزی که هنوز برای من مثل رویا و خواب است.
و کاش در ذهن تو هم طوری باشم که هیچکس برایت این طور نباشد. مثل تو برای من.

روز و شب عربده با خلق جهان، نتوان کرد.

تو کاری کن بدون تو، نبینم صبح فردا را ...

تو ,حسودی ,می‌کنم ,کسانی ,دلم ,می‌خواهد ,حسودی می‌کنم ,کسانی که ,می‌کنم به ,که برای ,برای من

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بهترین دکور | بست دکوراسیون کانون‌فرهنگ‌هنری‌عترت از اصفهان تا آنکارا کولر گازی 30000 اجنرال دانلود فایل مرجع تخصصی ون سایه حفاظ شاخ گوزنی لوازم یدکی سمند